نسبت Reward به Risk

نسبت  Reward به Risk

در بحث مدیریت ریسک دو اصل مهم مطرح گردید یکی اینکه حداکثر درصد زیان در هر معامله بین دو تا سه درصد و برای کل معاملات باز حداکثر هفت درصد سرمایه تعیین گردد. در بسیاری از مقالات و کتابها از نسبتReward to Risk  به عنوان اصل سوم مدیریت ریسک نام برده می شود که در اینجا این مبحث به چالش کشیده می شود.

    در این زمینه  توصیه می کنند که  در هر معامله حد سود سه برابر حد ضرر قرار داده شود و یا اینکه اگر نسبت Reward  به Risk   بزرگتر از واحد (یک) بود می توان وارد معامله شد در غیر این صورت از ورود به معامله خودداری گردد. این توصیه ها بویژه رعایت نسبت سه به یک سود به ضرر فقط از دیدگاه آماری صرف، صحیح می باشد به عبارتی دیگر در این توصیه ها فرض بر این گذاشته شده که معاملات به صورت اتفاقی انجام گیرد و نکته مهم این است که در این میان نقش استراتژی معامله گر نادیده گرفته شده است.

       فرض می شود که تریدر از یک سیستم معاملاتی استفاده می کند که نسبت وقوع سود به زیان آن برابر با  سه باشد. در این حالت اگر این تریدر در هر معامله خود حد زیان هر پوزیشن رادو درصد از سرمایه  و حد سود همان معامله را، یک درصد سرمایه قرار دهد در پایان صد معامله به همین صورت به میزان بیست و هفت درصد افزایش سرمایه خواهد داشت.

نتیجه اینکه رعایت نسبتهای Reward به Risk  مختلف بستگی کامل به نوع استراتژی معاملاتی مورد استفاده تریدر دارد و اعداد آن می تواند متفاوت باشد.

   چه باید کرد؟

    تریدر باید نسبت سود به زیان استراتژی مورد استفاده خود در انجام معاملات را  بدست آورد. یعنی اینکه احتمال سود و ضرر استراتژی خود را در پیشینه و تاریخچه داده های  بازار  چک کند و آنها را به دست آورد. طبیعتا تریدر باید به دنبال طراحی سیستمی معاملاتی باشد که دارای درصد بالایی از نسبت سود به ضرر (مثلا سه به یک) باشد . در این صورت نیاز نیست که میزان حد سود سه برابر حد ضرر تعیین گردد. بنابراین در صورت بکارگیری یک استراتژی موفق(استراتژی که نسبت سود به ضرر آن حداقل سه به یک باشد) رعایت نسبت Reward به Risk به معنای متداول آن چندان ضرورتی نخواهد داشت.